Live Chat Software by Ariaphone |
اخبار
بهمن ۰۴ |
آزمایش مهم موتور ناسا زودتر از زمان موردانتظار پایان یافت
ارسال شده توسط روشن ۰۴ بهمن ۱۳۹۹ ۱۰:۵۴ بعد از ظهر
|
ناسا هفته گذشته و در یک آزمایش مهم، مرحله اصلی موشک بزرگ و جدید خود با نام سامانهٔ پرتاب فضایی (SLS) را شلیک کرد که با خاموش شدن زودتر از موعد موتورهای تقویتکننده، قبل از آنچه که مورد انتظار بود، به پایان رسید.
به گزارش ایتنا و به نقل از Space، تنها کمی پس از یک دقیقه از پرتاب، از چهار موتور RS-25 که تقویتکننده هسته اصلی موشک یعنی اصلیترین جزء آرتمیس را تأمین میکنند، دود و شعلههای آتش بیرون آمد. این در حالی است که موتور فوق، حامل ۲٫۶ میلیون لیتر سوخت بود.
گفتنی است قرار بود این آزمایش ۴۸۵ ثانیه (یا کمی بیش از ۸ دقیقه) به طول بیانجامد؛ یعنی مدتزمان احتراق موتورها در حین پرواز. بهدنبال احتراق موتور ناسا اعلام کرد که چهار موتور RS-25 فقط برای بیش از ۶۰ ثانیه در حال احتراق بودند.
جیم برایدنستاین (رئیس ناسا)، پس از آزمایش گفت: «امروز همه چیز طبق برنامه پیش نرفت؛ اما دادهها و اطلاعات بسیار خوبی بدست آوردیم».
مقامات ناسا میگویند هنوز خیلی زود است که دقیقاً بدانیم چه عواملی باعث پایان یافتن زودهنگام آزمایش موتور شدهاند.
هنگام آزمایش امکان شنیدن صدای کنترلگرهای پرواز وجود داشت که ظاهراً مربوط به موتور شماره ۴ در تقویتکننده SLS بوده است. جانهانی کات (مدیر برنامه SLS ناسا) میگوید که در حدود ۶۰ ثانیه، دوربینها در بستر حرارتی محافظ روی موتور، جرقهای را ثبت کردند؛ اگرچه علت و اهمیت آن هنوز مشخص نشده است.
آقای کات میگوید هنوز خیلی زود است که بدانیم آیا آزمایش دومی هم برای آتش گرم در استنیس مورد نیاز است یا میتوان آن را بعداً در مرکز فضایی کندی ناسا در فلوریدا انجام داد؛ یعنی همان جایی که قرار استSLS تا پایان سال جاری میلادی، مأموریت بدون سرنشین آرتمیس ۱ را در اطراف ماه اجرا کند.
به همین ترتیب، هنوز خیلی زود است که بدانیم آیا مأموریت آرتمیس ۱ امسال قابل پرتاب هست یا نه.
ادامه مطلب » | |
بهمن ۰۳ |
نظریه گرانش «زنبور عسل»
ارسال شده توسط روشن ۰۳ بهمن ۱۳۹۹ ۱۰:۴۳ بعد از ظهر
|
دانشمندان بر این باورند که «گرانش زنبور عسل» میتواند دلیل انبساط سریع جهان را توضیح دهد و برای اثبات آن، به سایهٔ سیاهچالهها رجوع میکنند.
به گزارش ایتنا و به نقل از Space، اگر سایهٔ مورد بررسی اندکی کوچکتر از پیشبینیهای تئوری باشد، در اینصورت این امر میتواند به اثبات مفهومی به نام «گرانش زنبور عسل» کمک کند. این نظریه توضیح میدهد که اگر تقارن ظاهراً بیعیب و نقص جهان چندان هم دقیق نباشد، چه اتفاقی خواهد افتاد.
اگر دانشمندان بتوانند سیاهچالهای با چنین سایهٔ کوچکی پیدا کنند، دریچهای برای درک جدیدی از گرانش باز خواهد شد و شاید متوجه شویم که چرا جهان با سرعت هر چه بیشتری در حال گسترش است.
اما برای درک اینکه چگونه این ایده میتواند مؤثر واقع شود، ابتدا باید به بررسی بنیانهای فیزیکی آن بپردازیم. فیزیکدانان عاشق تقارن هستند و البته تقارن به ما کمک میکند تا از عمیقترین اسرار جهان پرده برداریم. بهعنوان مثال، فیزیکدانان دریافتهاند که اگر در زمینهٔ فیزیک بنیادی آزمایشی انجام دهید، میتوانید تجهیزات آزمایش خود را به جای دیگری منتقل کنید و باز هم همان نتیجه را بگیرید (یعنی اگر همه عوامل دیگری مانند دما و قدرت جاذبه ثابت باقی بمانند). به عبارت دیگر، مهم نیست که در کجای فضا آزمایش خود را انجام دهید؛ هر بار همان نتیجه را خواهید گرفت. با منطق ریاضی، این امر مستقیماً به قانون حفظ حرکت منجر میشود.
مثالی دیگر: اگر آزمایش خود را انجام کنید و پس از مدتی دوباره آن را اجرا کنید، باز هم همان نتیجه را میگیرید (باز هم اگر همه شرایط ثابت بمانند). این تقارن زمانی مستقیماً به قانون بقای انرژی منجر میشود – اینکه انرژی هرگز نمیتواند ایجاد یا تخریب شود.
یک تقارن مهم دیگر هم وجود دارد که بستر فیزیک مدرن را تشکیل میدهد. این تقارن به افتخار هندریک لورنتس، فیزیکدانی که همه اینها را در اوایل دهه ۱۹۰۰ میلادی کشف کرد، «تقارن لورنتس» نامیده میشود. بهنظر میرسد که میتوانید آزمایش خود را انجام دهید و بارها آن را تکرار کنید (و در صورتی که همه موارد ثابت باشند) نتیجه مشابهی خواهید گرفت. همچنین میتوانید آزمایش خود در سرعت بیشتر ولی ثابتی انجام دهید و همچنان به همان نتیجه برسید.
به عبارت دیگر، همه موارد دیگر ثابت هستند؛ این نکته تکراری ولی بسیار مهم است؛ اگر شما یک آزمایش را در حالت بدون حرکت انجام دهید و سپس همان آزمایش را در حال حرکت با نیمی از سرعت نور انجام هم دهید، دوباره همان نتیجه را بدست خواهید آورد.
این همان تقارنی است که لورنتس کشف کرد: قوانین فیزیک بدون در نظر گرفتن موقعیت، زمان، جهت و سرعت، همیشه یکسان هستند. اما از این تقارن بنیادین چه نتیجهای میگیریم؟ در ابتدا کل نظریه نسبیت خاص انیشتین را نتیجه میگیریم که سرعت ثابتی برای نور درنظر میگیرد و نحوه اتصال فضا و زمان را برای اجسامی که با سرعتهای مختلف حرکت میکنند، توضیح میدهد.
نسبیت خاص به قدری برای فیزیک ضروری است که یک فرضیه مهم در فیزیک است: مثلاً اگر میخواهید دربارهٔ نحوهٔ کار کیهان ایدهپردازی کنید، ایدهٔ شما باید با قوانین نسبیت خاص سازگار باشد.
فیزیکدانان دائماً در تلاشند در فیزیک، نظریههای جدید و پیشرفته بپرورند؛ زیرا نظریههای قدیمی مانند نسبیت عام (که توضیح میدهد چگونه ماده باعث اعوجاج فضا-زمان میشود)، نمیتوانند همه چیز در جهان را توصیف کنند؛ مانند آنچه که در قلب یک سیاهچاله اتفاق میافتد. و حالت بسیار جذاب برای راستیآزمایی فیزیک جدید این است که ببینیم آیا ممکن است در شرایط شدید برخی از مفاهیم چندان هم دقیق عمل نکنند؛ مفاهیمی همچون تقارن لورنتس.
برخی از مدلهای گرانش استدلال میکنند که جهان دقیقاً متقارن نیست. این مدلها پیشبینی میکنند که موادی اضافی در جهان وجود دارند که آن را مجبور میکنند بهطور دقیق از تقارن لورنتس پیروی نکند. به عبارت دیگر، جهت خاص یا ممتازی در کیهان وجود دارد.
این مدلهای جدید فرضیهای را توصیف میکنند که «گرانش زنبور عسل» نامیده میشود. این نام از این ایدهٔ فرضی گرفته شده که مردم ادعا میکردند که زنبورها نمیتوانند پرواز کنند؛ زیرا ما نمیفهمیدیم که بالهای آنها چگونه باعث پرواز میشوند (البته دانشمندان هرگز چنین اعتقادی نداشتند). ما کاملاً نمیدانیم که این مدلهای جاذبه چگونه عمل میکنند و چگونه میتوانند با کیهان سازگار باشند؛ ولی با این وجود، میتوانیم آنها را بهعنوان گزینههایی بالقوه برای فیزیک جدید درنظر بگیریم.
یکی از قدرتمندترین کاربردهای مدل گرانش زنبور عسل، توضیح انرژی تاریک است؛ یعنی پدیدهای که مسئول انبساط جهان قابلمشاهده است. از قرار معلوم، هرقدر که جهان ما تقارن لورنتس را نقض کند، میتواند با میزان انبساط جهان ارتباط داشته باشد. از سوی دیگر، از آنجا که ما نمیدانیم چه چیزی باعث ایجاد انرژی تاریک میشود، این فرضیه بسیار جذاب به نظر میرسد.
بنابراین یک فرضیهٔ جدید در زمینهٔ گرانش داریم که بر اساس نقض تقارن توسعه داده شده است. حال برای آزمودن این ایده باید به کجا برویم؟ باید به جایی برویم که جاذبه تا حد بسیار زیادی دچار اتساع یا کشیدگی شده باشد؛ یعنی یک سیاهچاله. محققان در مطالعه جدید خود با نگاه به سایهٔ یک سیاهچاله که در یک جهان فرضی مدل شده و تا حد امکان واقعبینانه است، چنین کاری انجام دادند.
[توضیح تصویر]
آیا اولین تصویری از سیاهچاله M87 که یک سال پیش توسط تلسکوپ Event Horizon گرفته شد را بهیاد دارید؟ آن مرکز تاریک و تهی با حلقهای روشن در اطراف آن که «سایه» آن را تشکیل میداد، میبینید؟ یعنی منطقهای که تمام نور پشت و اطراف خود را جذب کرده است. شایان ذکر است که بیش از ۲۰۰ ستارهشناس توانستند با استفاده از هشت تلسکوپ تصویری حیرتانگیز و دیدهنشده از این سیاهچالهٔ دوردست تهیه کنند.
این گروه پژوهشی برای هرچه واقعگرایانهتر کردن این مدل، یک سیاهچاله را در پسزمینهٔ جهانی قرار دادند که بطور فزایندهای در حال انبساط است (دقیقاً مانند آنچه که ما مشاهده میکنیم) و سطح نقض تقارن آن را نیز مطابق با رفتار انرژی تاریک تنظیم کردند.
پژوهشگران دریافتند که در این حالت، سایهٔ سیاهچاله میتواند تا ۱۰ درصد کوچکتر از آنچه که در جهان «گرانش معمول و طبیعی» شاهد هستیم، بهنظر برسد که البته روش واضحی برای آزمودن گرانش زنبور عسل است. با اینکه تصویر فعلی از سیاهچالهٔ M87 برای تشخیص تفاوت بسیار مبهم است، اما تلاش برای گرفتن عکسهای بهتری از سیاهچالهها همچنان در جریان است تا به بررسی عمیقترین اسرار جهان هستی بپردازند.
ادامه مطلب » | |
بهمن ۰۳ |
ساخت وبسایتی با امکان عکاسی با استفاده از ماهواره واقعی توسط کانن
ارسال شده توسط روشن ۰۳ بهمن ۱۳۹۹ ۰۱:۳۰ قبل از ظهر
|
شرکت مشهور ساخت دوربین یعنی کانن به تازگی امکاناتی بسیار ویژه را به کاربران خود ارائه کرده است که به آنها اجازه میدهد تا بتوانند از یک ماهواره برای عکاسی استفاده کنند.
به گزارش ایتنا و به نقل از Engadget، این قابلیت به افراد اجازه خواهد داد تا بتوانند به کمک یک ماهواره واقعی به سراغ عکاسی از زمین رفته و تجربهای را داشته باشند که پیش از این تحقق آنبیشتر شبیه به یک رویا بوده است.
شرکت کانن در نمایشگاه CES سال 2021 رویکردی متفاوت را در پیش گرفته و به جای عرضه کردن یک نسخه جدید از دوربینهای همیشگی خود، یک فناوری جدید و متفاوت را به کاربران خود ارائه کرد.
این فناوری به این معنی است که شما میتوانید رسما از یک ماهواره در فضا استفاده کرده و با کمک آن از زمین عکس بگیرید که این کار با کمک ماهواره مخصوصی که کانن در تولید آن مشارکت داشته است ممکن خواهد بود.
این ماهواره با نام CE-SAT-1 شناخته میشود و در حقیقت یک نسخه از دوربین DSLR کانن مدل 5D Mark III را با تغییراتی اندک برای کاربران این سیستم به فضا فرستاده و آماده عکس برداری کرده است.
تصاویری که به کمک این دوربین میتوان برداشت کرد، شامل مکانهای بسیار مشهوری مانند نیویورک، باهاما و دوبی هستند و در حقیقت آغاز رسمی پروژهای هستند که در سال 2017 میلادی کلید خورده بود.
این ماهواره با سرعت 17 هزار مایل در ساعت به دور زمین در حال چرخش است و به همین دلیل نیز تقریبا هر یک ساعت و نیم یک بار به دور زمین میچرخد و به همین دلیل نیز شانس برداشت تصاویر برای کاربران چند بار در روز وجود خواهد داشت.
ادامه مطلب » | |
بهمن ۰۲ |
مریخنورد جدید ناسا میتواند به مکانهایی برود که دیگر سطحنوردان آرزویش را دارند
ارسال شده توسط روشن ۰۲ بهمن ۱۳۹۹ ۱۰:۳۰ بعد از ظهر
|
مریخنورد جدید ناسا با نام DuAxle (کوتهنوشتی برای محور دوگانه)، اسم بامسمایی دارد؛ زیرا ترکیبی است از دو مریخنورد دومحور تشکیل شده است.
به گزارش ایتنا و به نقل از Space، مریخنورد اکسل یک وسیلهٔ ساده با دو چرخ ساده و یک اتصال طولانی است که به وسیله نقلیه بزرگتری متصل میشود و با پایین آمدن و قرار گرفتن در دهانههایی که دیگر مریخنوردان قادر به کنترل آن نیستند، مریخنورد را تثبیت میکند.
اکسل مجهز به یک بازوی رباتیک است که میتواند نمونهها را جمعآوری کند و همچنین برای جمع آوری تصاویر نیز دوربینهای استریوسکوپی دارد.
دوئواکسل دو نوع از این مریخنوردهای ابتکاری را با هم ترکیب میکند؛ قسمت انتهایی آن مانند لنگر عمل میکند و قسمت جلویی نیز از آن جدا میشود تا به بررسی زمینهای ناهموار بپردازد. وقتی دوئواکسل توانست یک دهانه، گودال، یا منقطهای با شرایط نامساعد را پیدا کند، متوقف میشود و سپس به دو قسمت تقسیم میگردد: شاسی خود را پایین آورده و بعد خود را روی زمین میآورد تا لنگر بیاندازد.
در ادامه، نیمه عقب باقیمانده مریخنورد و همینطور نیمه جلویی آن جدا میشوند و برای اتصال به لنگر خود و حفظ ثبات در حین کاوش، از یک اتصال بلند استفاده میکنند. پس از پایان کار، نیمه جلویی دوباره به عقب برده میشود.
پاییز گذشته، مهندسان آزمایشگاه پیشرانش جت ناسا، این مریخنورد را در صحرای موهاوی آزمایش کردند. ایسا نسناس (تکنسین رباتیک در این آزمایشگاه)، میگوید: «دوئواکسل عملکرد بسیار خوبی داشت و توانایی خود را برای نزدیک شدن به سطوح چالشبرانگیز، لنگر انداختن و سپس باز کردن مریخنورد اکسل، بهخوبی ثابت کرد». اکسل یا همان نیمه جلوی مریخنورد، توانست همانطور که تیم انتظار داشت، در اطراف شیبهای تند و سنگلاخی بهخوبی مانور دهد.
گفتنی است این مریخنورد هنوز در فضا آزمایش نشده و باید مقصد آن تعیین شود. در این میان، تیم دوئواکسل همچنان به تمرین و تکمیل فناوری خود ادامه میدهد.
ادامه مطلب » | |
دی ۲۸ |
جوّ زمین پر از میکروب است
ارسال شده توسط روشن ۲۸ دی ۱۳۹۹ ۱۰:۰۶ بعد از ظهر
|
از آنجا که دانشمندان مطالب بیشتر و بیشتری در مورد زندگی این موجودات و نحوهٔ تعامل آنها با سطح زمین یاد گرفتهاند، این پرسش را مطرح میکنند که آیا این موجودات میتواند در ابرهای زهره یا سیارات عجیبوغریبتر هم پنهان شوند یا نه.
به گزارش ایتنا و به نقل از Space، دیوید اسمیت که در مرکز تحقیقات ایمز ناسا در کالیفرنیا به مطالعهٔ زندگی در جوّ میپردازد، میگوید: «ما انسانها ساکنین کف اقیانوس اتمسفر هستیم و واقعاً نمیدانیم مرز بیوسفر زمین تا چه ارتفاعاتی امتداد دارد». او میافزاید: «تقریباً در هر جایی که با هواپیما و بالنهای ناسا نمونهبرداری میکنیم، امضاهای حیات میکروبی را پیدا میکنیم».
میکروبها در دو لایهٔ جوّ قرار میگیرند. دیانا جنتری (یک دانشمند ایمز) میگوید: «میکروبها در تروپوسفر پایینی، بیشتر با خطر خشک شدن مقابله میکنند. بههمین سبب، ابرها برای آنان از جذابیت زیادی برخوردارند». او در ادامه میگوید: «اگر شما در جوّ معلق شوید، در معرض خطر از دست دادن سریع آب بدن خود خواهید بود. بنابراین ابرها در سطح پایین، مکانی عالی برای زندگی میکروبها هستند».
در همین حال، گفته میشود که زندگی در یک سطح بالاتر، یعنی در استراتوسفر، نیازمند مقابله با شرایط سختتر است؛ چرا که آنجا خشکتر و حتی اسیدی است. بدینترتیب، میکروبها معمولاً حداقل باید در حالت خفته باشند و پس از بازگشت به سطح زمین میتوانند از آن خارج شوند. البته برخی هم میمیرند و برخی هم پیش از اینکه در جوّ جاروب شوند، میمیرند.
بهنظر نمیرسد که حتی در بهترین شرایط هم، میکروبهای جوّی کار بیشتری بهجز تلاش برای زنده ماندن انجام دهند. آقای اسمیت میگوید: «ما تازه درک کردهایم که میکروارگانیسمهای سطح زمین چگونه به جوّ وارد میشوند، چه مدت در آن ارتفاع باقی میمانند و آیا از نظر فعالیت یا رشد و تولید مثل در سطح معنیداری فعالیت میکنند یا نه. باید در این زمینه کارهای بیشتری انجام دهیم و مطالب بیشتری بیاموزیم».
یکی از محدودیتهای اصلی این است که اگرچه ما به خوبی میدانیم سطح زمین بهشتی است که میکروبها میتوانند در آن به ماجراجوییهای خود بپردازند، اما سایر مناطق سیارهای منظومه شمسی بهطور حتم یا بهاحتمال زیاد با زندگی چندان سر سازگاری ندارند؛ هرچند که ممکن است در گذشتههای دور زیستپذیر هم بوده باشند. بهعنوان مثال، مکانی مانند ناهید برای جستجوی زندگی در جوّ آن، میتواند جذابیت داشته باشد و برخی دانشمندان هم اظهار داشتهاند که قطرات مایع در ارتفاع نزدیک به ۴۸ تا ۶۰ کیلومتر بالاتر از سطح آن، میتوانند در برابر محیط اسیدی و گرم معروف زهره یک پناهگاه ایجاد کنند.
این شرایط نامساعد برای زندگی به این معنی است که در سیاراتی مانند زهره، زندگی به جای اینکه مانند آنچه در زمین شاهد آن هستیم، برای همیشه در جوّ باقی میماند و این ماندگاری بهمعنای آن است که میکروبها میتوانند مثلاً در هنگام بالا آمدن و رسیدن به سطح آن تولید مثل کنند.
گانتری خاطرنشان میکند که جاذبه، مدام برخی از میکروبها را از یک لایه دنج و راحت میدزدد. او میگوید: «چالش زندگی در جوّ این است که چون شناور هستید، به دلیل جاذبه و با گذشت زمان، مدام زندگی شما در آنجا به خطر میافتد. برای اینکه زندگی بتواند در طولانیمدت در جوّ پایدار بماند، باید بهاندازه کافی سریع تولید مثل صورت گیرد تا این خسارات جبران شود».
سپس به مسئلهٔ آب میرسیم. ابرهای زمین، بسیار ویژه هستند؛ آنها تنها ابرهای مدرن جوّی در منظومهٔ شمسی هستند که عمدتاً از بخار آب ساخته شدهاند و باعث میشوند که برای زندگی مناسب باشند. اما ابرهای زهره چطور؟ آنها سرشار هستند از اسید سولفوریک. ابرهای مریخ هم دارای دی اکسید کربن هستند. تریتون (قمر نپتون) نیز ابرهای نیتروژندار دارد. همهٔ این ابرها جذاب هستند، اما ابر بدون آب، یک مانع واقعی برای زندگی است.
جنتری اظهار میدارد: «یکی از موضوعات اصلی در ستارهشناسی این است که پیوسته باید دنبال آب باشید؛ زیرا ما به زندگی بر روی زمین عادت داریم که در آن آب یک نیاز حیاتی است. از آنجا که این ابرها بر پایهٔ آب نیستند، به همین دلیل جالب هم نیستند».
ادامه مطلب » | |